قبل از هر چیزی باید دانست تنها اقتصادهایی میتوانند در مقابل شوکهای داخلی و خارجی مقاومت کنند که متنوع و چندمحصولی باشند. تنوع در تولید باکیفیت کالاها و خدمات سبب میشود تا نظام تحریمها نتوانند مانعی جدی برای یک اقتصاد شوند زیرا تولید متنوع در عمل بازار خود را پیدا میکند و مشتریان هم حاضر نیستند بهراحتی از نیازهای خود بگذرند.
در بررسی اقتصاد ایران متوجه خواهیم شد که اقتصاد ایران بهشدت کمتنوع است و تقریبا میتوان آن را اقتصادی تکمحصولی نامید. هنگامی که به آمارهای واردات و صادرات سالانه ایران بنگریم، متوجه خواهیم شد بخش مهمی از صادرات ایران را نفت خام، گاز، محصولات پتروشیمی و فرآوردههای نفتی تشکیل میدهند. البته محصولات کشاورزی یا خدمات فنی و مهندسی و دیگر کالاهای با فناوری پایین هم صادر میشوند اما به طور کلی این صادرات به صادرات مواد اولیه شبیه هستند و به همین دلیل ارزش افزوده چشمگیری ایجاد نمیکنند. اقتصاد برای اینکه بتواند در مقابل فشارها تاب بیاورد باید بتواند به جای صادرات گسترده مواد خام و نفت به صادرات ماشینآلات بپردازد.
به این ترتیب، نخستین مانع مقاوم شدن اقتصاد کشور کمبودن تنوع در تولیدات کشور است و این خصیصه اقتصادی سبب میشود تحریمها تاثیراتی شگرف را در کمترین زمان بر اقتصاد کشور داشته باشند و بهسرعت نرخ رشد را منفی و تورم را دو رقمی کنند.
از سوی دیگر، اقتصاد در مقابل تحریمها یک مفر میتواند داشته باشد و آن هم بخش خصوصی است. اگر اقتصاد یک کشور برمبنای بخش خصوصی باشد، یعنی به جای دولت، بخش خصوصی بر اقتصاد کشور تسلط داشته باشد، آنگاه نظام تحریم دچار مشکل خواهد شد و با این شدت نمیتوانند خود را بر کشور تحمیل کنند. چنانچه بخش خصوصی بتواند نقش مهمی را در اقتصاد کشور ایفا کند و پیشران اقتصادی شود، در مقابل تحریمها امکان مانور زیادی به دولت و مسئولان سیاسی کشور داده خواهد شد. از نظر حقوق بشری هم یک دولت نمیتواند تمام شرکتهای ریز و درشت بخش خصوصی را به دلیل تنشهای سیاسی تحریم کند و دیگران را از مبادله با آنها منع کند. این در عمل هیچگاه محقق نخواهد شد. از قضا فشار تحریم بر اقتصادهایی که بخش خصوصی نقش کمرنگی دارد بیش از کشورهایی است که مبتنیبر بخش خصوصی اقتصاد خود را شکل دادهاند.
متاسفانه اقتصاد ایران حول بخش خصوصی شکل نگرفته و به طور کلی بخش خصوصی قدرتمندی در اقتصاد ایران نقشی را ایفا نمیکند. به این ترتیب، اقتصاد ایران بیشتر دولتمحور است و حتی در زمان خصوصیسازی هم به جای واگذاری به بخش خصوصی واقعی، اغلب خصولتیها و شبهدولتیها توانستند سکان بنگاهها را به دست بگیرند و در عمل مزیت خصوصیسازی هیچگاه در کشور تجربه نشد. از این رو، تحریم دولتهای خارجی چون ایالات متحده توانسته بهراحتی اقتصاد ایران را فلج کند.
به این ترتیب، دو خصلت مهم برای تابآوری اقتصادی این دو بخش کلیدی هستند. دلیل اینکه با وجود گذشت نزدیک به یک دهه از طرح بحث اقتصاد مقاومتی هنوز ایران در دستیابی به یک اقتصاد مقاوم ناکام بوده، نیز تضعیف این دو مسئله است.
البته نمیتوان ادعا کرد که در کل یک دهه اخیر هیچ اتفاقی رخ نداده است. به طور مثال، ایجاد ستاره خلیج فارس اقدامی خوب و قابل تحسین است که توانست کشور را از نظر بنزین تامین کند و به همین دلیل در دور جدید تحریمها فشاری برای خرید یا فروش بنزین بر ایران نیست. با این حال، این اقدامات هدفمند و مستمر نبودهاند و به همین دلیل همچون ستارههایی دنبالهدار هستند که گاهی در تاریکی شب سوسویی از خود نشان میدهند.
با این حال، بیهیچ بحثی میتوان ادعا کرد اگر اقتصاد ایران به مرحله مقاومت رسیده بود در دو سه سال اخیر این میزان از مشکلات در کشور انباشت نمیشد. اکنون هم باید به این نکته توجه داشت که ما همزمان زیر دو شوک اساسی قرار داریم؛ از یک سو تحریمهای ایالات متحده به مانعی برای پیشروی کشور تبدیل شده و از سوی دیگر شیوع کرونا هم موانع بیشتری ساخته است. بنابراین امروز نمیتوان تصور کرد اقداماتی در دستور قرار بگیرد که به مقاوم شدن اقتصاد بینجامد.
پروژه مقاومسازی اقتصاد نه در یک شرکت نامتعارف و تحریمی بلکه در یک وضعیت عادی امکان رشد و نمو خواهد داشت. اقتصاد در یک وضعیت عادی میتواند به سمت متنوع شدن و تقویت بخش خصوصی حرکت کند و بعد از آن است که با وقوع یک شوک میتوان توان تابآوری اقتصادی را ارزیابی کرد.
به این ترتیب، اکنون این انتظار که باید اقتصاد کشور مقاوم شود، تا حدودی خواستهای نامعقول و ناممکن است و برای اینکه اقتصاد ایران مقاوم شود به یک بستر نرمال نیاز دارد. نکته دیگری هم که باید مورد توجه قرار بگیرد این است که شوکهایی چون تحریمها را تنها در کوتاه و درنهایت میانمدت میتوان تحمل کرد و هیچ اقتصادی نمیتواند چند دهه زیر فشار باشد و از این مهم دچار مشکلی نشود. پس این تصور هم که برخی فکر میکنند با افزایش تابآوری اقتصادی میتوان به منازعات سیاسی پرداخت یکسره غلط و باطل است.
- نویسنده : محمدتقی فیاضی